http://purppr0xy.info/
http://proxies4u.com/
http://w3net.info/
http://tealweb.info/ http://hidenet0.co.cc/http://greenpr0xy.info/ http://buddy6.co.cc/.
فیلتر شکن آنتی فیلتر پروکسی antifilter filtershekan proxy
مريلين مونرو که بود
"مريلين مونرو" با نام اصلی "نورما جين مورتنسون" در سال 1926 در لس آنجلس به دنيا آمد. پدرش "ادوارد مورتنسون" پيش از تولد او خانواده اش را ترک می کند. مادرش "گليديز بيکر" که در لابراتوار فيلم کار می کرد، پس از يک شکست عشقی، دچار افسردگی و مشکلات روحی شده و در يک آسايشگاه روانی بستری می شود. به همين دليل نورمای 9 ساله بی سرپرست را به يتيم خانه می سپارند.
"نورما جين" پس از دو سال زندگی در يتيم خانه مدتی با دوستان خانوادگی شان"گريس مک کی" و سپس " آنا لوور" زندگی می کند. او دوباره در 16 سالگی مجبور می شود به يتيم خانه برگردد. برای فرار از زندگی در يتيم خانه فقط يک راه وجود داشت و آنهم ازدواج بود.
"نورما جين" برای نجات يافتن از زندگی ملال آور و بی روحش در 16 سالگی با همسايه شان" جيمز داهرتی" که کارگر يک کارخانه بود ازدواج کرد. اين ازدواج بيش از چهار سال به طول نيانجاميد.
"نورما جين" قبل از شروع به بازيگری و خوانندگی مدتی مدل عکاسی و طراحان لباس بود. در اين مدت او نامش را به "نورما جين بيکر" که برگرفته از نام خانوادگی مادرش بود، تغيير داد.
در سال 1955 "مريلين مونرو" بدليل ازدواج با " آرتور ميلر" نمايشنامه نويس آمريکايی به آئين يهوديت گرويد. اين ازدواج در سال 1961منجر به طلاق شد.
"مريلين مونرو" مشهورترين ستاره هاليوود در قرن بيستم، يکسال بعد در کاليفرنيا به طرز مرموزی درگذشت. علت مرگ او را مصرف بيش از حد داروهای خواب آور تشخيص دادند. ولی هنوز اين ابهام وجود دارد که او خودکشی کرده و يا کشته شده است.
زندگی هنری مريلين مونرو به روايت ارقام
ژوئن 1946: "ديويد کانوور" عکاس "نورما جين" را کشف می کند. عکس هايی که او از "نورما جين" انداخته بود، برای اولين بار در يک مجله ای به نام يانک چاپ می شود.
ژوئيه 1946 : اولين مصاحبه اش با کمپانی " فاکس قرن بيستم" و اولين تست بازيگری اش
اوت 1946: اولين قراردادش را با کمپانی فاکس امضا می کند، و نامش را به "مريلين مونرو" بر می گرداند.
سپتامبر1946: از شوهرش "جيمز داهرتی" طلاق می گيرد.
مارس1948: بستن قرارداد با کمپانی" کلمبيا پيکچرز"
اکتبر1949: قرارداد با کمپانی" مترو گلدوين ماير" و بازی در فيلم جنگل آسفالت ساخته "جان هيوستون" برای اين کمپانی
دسامبر1950: يک قرارداد هفت ساله با کمپانی فاکس می بندد.
مارس 1951: مجری مراسم اسکار
آوريل1952: عکسش برای روی جلد مجله لايف چاپ می شود.
دسامبر 1954: دفتر فيلمسازی خودش را با نام "مريلين مونرو پروداکشن" تاسيس می کند.
ژانويه 1961:آخرين فيلم او و "کلارک گيبل" با نام ناجورها بر اساس فيلمنامه ای نوشته شوهر سابقش " آرتور ميلر" به نمايش در می آيد.
1 ژوئن1962: برای آخرين بار در يک جای عمومی ديده می شود.
5 اوت 1962: جسدش را روی تختش در خانه اش می يابند.
فيلم های مطرح مريلين مونرو
همه چيز درباره ايو (جوزف ال منکيه ويچ)
جنگل آسفالت( جان هيوستون)
چگونه می توان با يک ميليونر ازدواج کرد( ژان نگولسکو)
آقايان مو طلائی ها را ترجيح می دهند(هاوارد هاوکس)
رودخانه بدون بازگشت(اتو پره مينجر)
خارش هفت ساله( بيلی وايلدر
بعضی ها داغشو دوست دارن( بيلی وايلدر)
بيا عشق بورزيم ( جورج کيوکر)
ناجورها(جان هيوستون)
بهترين های مريلين مونرو
محبوب ترين هنرمند: گويا، پيکاسو و ميکل آنژ
محبوب ترين موسيقيدان: لوئی آرمسترانگ، موتزارت و بتهوون
محبوب ترين نويسنده: داستايوفسکی، جی دی سالينجر و جورج برنارد شاو
محبوب ترين نمايشنامه: مرگ يک دستفروش(آرتور ميلر) و اتوبوسی به نام هوس(تنسی ويليامز)
محبوب ترين فروشگاه: اليزابت آردن، هرودس، مارکس و اسپنسر و تيفانی
محبوب ترين هنرپيشه مرد: کلارک گيبل، چارلی چاپلين، چارلز لاتن و کری گرانت
محبوب ترين هنرپيشه زن: گرتا گاربو، جينجر راجرز، اليويا دو هاويلند
محبوب ترين خواننده: فرانک سيناترا
محبوب ترين رنگ: سفيد، مشکی، قرمز و بژ
محبوب ترين غذا: خاويار
محبوب ترين محصول آرايشی: مرطوب کننده Nivea
محبوب ترين عطر: شانل No.5
شبكه تلویزیونی سی.ان.ان در بخش خبری روز سهشنبه خود با اعلام این خبر به نقل از دكتر روانپزشك مونرو افزود: بر خلاف نقطه نظرهایی كه در خصوص مرگ مونرو وجود دارد، این ستاره بزرگ هالیوود نه خودكشی كرده بود و نه در اثر مصرف بیش از حد مواد مخدر جان باخت.
با استناد به مكالماتی كه مونرو در واپسین روزهای زندگی خود با دكتر روانپزشك خود انجام داده بود مشخص میشود كه دستهایی در پس پرده و در پشت مرگ مرلین مونرو وجود داشته است.
بر اساس این مكالمات به نظر میرسد كه مونرو از روابط خود با دادستان وقت بابی كندی برادر جان اف كندی رئیس جمهوری (وقت) آمریكا خسته شده و در همین خصوص به دكتر خود میگوید: " گویی كه بابی به هیچ وجه متوجه نمیشود كه هیچ جایی در زندگی من ندارد و ادامه این وضعیت به هیچ وجه برای من جالب نبوده و نیست و رابطه ما بیش از این باعث رنج و عذاب من میشود." مونرو در ادامه با شكایت از این وضعیت میگوید: " من باید در این خصوص با شخص رئیس جمهوری صحبت كنم و مشكل را به ایشان انتقال دهم اما مشكل این است كه هرچه كه تلاش كردم نمیدانم چطور با رئیس جمهوری ارتباط برقرار كنم."
به هر حال آنچه براساس نوارهای موجود مكالمات تلفنی مرلین مونرو با روانپزشك وی مسلم شده است اینكه وی به خاطر مشكلاتی كه گفته میشد از آنها رنج میبرده است خودكشی نكرده است، بلكه برای آینده شخصی خود برنامه هایی داشته است.
بر اساس این خبر هنگامیكه جسد مونرو در سال ۱۹۶۲میلادی درسن ۳۶سالگی پیدا شد، "جان ماینر" یكی از دستیاران دادستان محلی وقت با دكتر "رالف گرینسون" روانپزشك مرلین ملاقات كرد و در واقع در جریان این ملاقات بود كه برای اولین بار اسرار مرگ ستاره هالیوود برملا شد.
گرینسون با میلر به توافق رسیده بود تا در صورتیكه ماینر قول دهد جریان مكالمات تلفنی مرلین را برای مسئولان تحقیقات پرونده مرگ مرلین برملا نكند، وی اجازه خواهد داد تا ماینر به مكالمات مذكور گوش دهد.
به گزارش سی.ان.ان ماینر پس از گوش دادن مكالمات تلفنی مونرو از تمامی جزییات یاداشت برداری كرد و مدتی نگذشت كه پس از مرگ گرینسون، ماینر زیر قول خود زد.
هر چند كه پس از مرگ روانپزشك مونرو یكی از زندگینامه نویسهای مونرو ادعا كرده بود كه گرینسون احتمالا در مرگ مونرو دست داشته است.
مونرو در مكالمات تلفنی با روانپزشكش به حقایقی در خصوص دلهرهها و آرزوهایی كه در خصوص دریافت اسكار در سرمیپروراند اشاره كرده بود و همچنین از كلارك گیبل یكی از بازیگران توانمند سینمای هالیوود به عنوان سرلوحه و الگوی خود یاد كرده بود.
مرلین مونرو همچنین در جریان این مكالمات توضیح داده بود كه چگونه زندگی زناشوئیش با "جو دیماجیو" بازیكن بیس بال آمریكا و پس از آن نیز با "آرتور میلر" نمایشنامه نویس به جدایی و طلاق كشیده شده بود.
به هر حال ماینر كه این اسرار را فاش كرده بود بر این عقیده بود كه هركسی دست نوشتههایی را كه از صحبتهای مرلین تهیه كرده بود مطالعه كند به این نكته خواهد رسید كه به هیچ وجه ممكن نیست كه این زن دست به خودكشی زده باشد چرا كه وی به دقت برای آینده خود برنامه ریزی كرده بود.
مونرو به خوبی میدانست كه از زندگی خود چه میخواهد و به گفته لی استراسبرگ یكی از اساتید بازیگری، چنین شخصیتی كه شكسپیر را در وجود خود به ارمغان داشت به هیچ وجه نمیتواند با ایده خودكشی وسوسه شده باشد.
هر چند كه مرگ مونرو خودكشی از طریق مسمومیت تلقی شده بود ولی ماینر معتقد بود شخصی كه طرح قتل مونرو را كشیده بوده اول " هیدرات كلورال " را در یك نوشیدنی ملایم تركیب كرده و به منظور بیهوش كردن مرلین نوشیدنی را به او تعارف كرده است و سپس با مواد سمی او را به قتل رساندهاند. ایرنا
فیلمشناسی آثار:
منابع http://www.imdb.com
زمانی که رم رقیب اصلی هالیوود در تولید فیلم بود او ستاره بسیاری از محصولات سینمائی رم بود و با کارگردانانی چون فدریکو فلینی و ویتوریو دسیکا کار کردهاست و مارچلو ماستریانی همبازی او در بسیاری از فیلمهایش بود.
نتیجه یک نظر خواهی در ایتالیا میگوید مردم ایتالیا بیشتر از هر نقش دیگر سوفیا لورن، بازی او را در برابر مارچلو ماستریانی در فیلم دیروز امروز و فردا ساخته ویتوریو دسیکا را دوست دارنداین فیلم با همین نام در زمان خود در ایران نیز با استقبال بسیار روبرو شد. لورن قراردادی که با استودیو پارامونت بست به شهرت جهانی دست یافت از جمله فیلمهای وی در این دوره را میتوان «غرور و شهوت ,هوس زیر درختهای نارون , قایق خانگی , ثعلب سیاه و زن اونجوری»را نام برد.وی از جمله هنر پیشگانی است که این حرفه را از صفر شروع کرد و درنتیجهٔ تلاش بسیار, مقام ممتازی به دست آورد. ودرسال ۱۹۶۱ فیلم مشهور ال سید را بازی کرد. سوفیا و کارلو پنتی روز ۱۷ سپـتامبر ۱۹۵۷ با هم ازدواج کردند ازدواج اول آنها به ناچار لغو شد تا پونتی به جرم دو همسری محکوم نشود، آنها ۹ آوریل ۱۹۶۶ دوباره با هم ازدواج کردند وصاحب دوپسر بنامهای کارلو و ادواردو شدند.لورن توانایی بازیگری وسعی حتی در حوزه کمدی داشت به ویژه در پروژههای ایتالیایی، که میتوانست به راحتی افکار خود را ابراز کند هر چند در یادگیری زبان انگلیسی هم به خوبی پیشرفت داشت، جایزه اسکاری که بدست آورده اولین جایزه مهم اسکار برای یک بازیگرزن غیر انگلیسی زبان بود.لورن یکی از مشهورترین بازیگران زن جهان بود و هم زمان به بازی در فیلمهای آمریکایی و اروپایی مشغول بود و با بزرگترین ستارگان مرد سینماکار میکرد. در سال ۱۹۶۴ با بازی در فیلم سقوط امپراطوری رم و دریافت دستمزد یک میلیون دلاری بازی اش را کامل کرد.فعالیت لورن پس از مادر شدنش کاهش یافت و در ۴۰ و ۵۰ سالگی در فیلمهای همچون سفر و روز خاص بازی کرد.در دهه ۶۰ در انتخاب فیلمها وسواس بیشتری به خرج میداد در سال ۱۹۹۱ به خاطر خدماتش به سینمای جهان اسکار افتخاری دریافت کرد و به عنوان یکی از گنجینههای سینمای جهان معرفی شد. در فیلم آماده پوشیدن رابرت آلتمن در سال ۱۹۹۵ هم حضوری موفق داشت.فعالیتهای جاری وی در سال ۲۰۰۳ حضور مختصری در کلیپ موسیقی زندگی آمریکایی مدونا داشت، در سال ۲۰۰۶ هم در مراسم افتتاحیه المپیک زمستانی تورین پرچم المپیک را حمل کرد در سال ۲۰۰۷ هم در سن ۷۲ سالگی در فیلم تقویم قراربود جلوی دوربین برهنه شود وازاین کار منصرف شد. سوفیا لورن بازیگر سرشناس آمریکایی در طول ۷۲ سال زندگی هنری درحدود۹۰ فیلم به ایفای نقش پرداختهاست از آخرین کارهایش میتوان به حضور در جشنواره ‘’ ونیز'’ به خاطر بازی در فیلم پسرش ‘’ ادواردو پونتی'’ با عنوان ‘’در میان غریبه ها'’ اشاره کرد.
دریافت جوایز
فیلم دوزن برنده جایزه اسکار1961
۱۹۵۸به خاطر بازی در فیلم ثعلب سیاه , موفق به دریافت جایزه فستیوال وِنیز شد. پس از جنگ جهانی دوم سوفیا لورن سمبل زن ایتالیائی به ایتالیا بازمیگردد و در افسانه مهم جنگی ویتوریو دسیکا که زندگی و نجات یک مادر و دختر را در جنگ به تصویر میکشد. با نام دو زن باهمکاری جان پل بلموندو ایفای نقش میکند و اولین جایزه اسکارش و جوایز «جشنواره فیلم کن»، «جشنواره فیلم ونیز»و «جشنواره فیلم برلین» را در سال ۱۹۶۰ به واسطه همین فیلم دریافت کرده ودومین جایزه اسکار را ازفیلم ازدواج بسبک ایتالیائی در سال ۱۹۶۴ در یافت میکند و در سال ۱۹۹۱ جایزه اسکار افتخاری رانیز کسب میکند. جشنواره فیلم استانبول جایزه یک عمرفعالیت پرثمرهنری را به «سوفیا لورن»، هنرپیشه قدیمی سینما اهدا کرد. این هنرپیشه اعلام کرد این جایزه را کنارتندیس اسکارش قرار خواهد داد.
فیلم شناسی
بازیگر